محل تبلیغات شما

shear.na.tamam





بسم ربّ الشهداء و الصدیقین


حاشیه های حضور رهبر انقلاب در منزل سردار شهید همدانی
موقع اذان و اقامه گفتنِ آقا، گویی هانیه در آغوش پدربزرگ جا خوش کرده! با محاسن آقا بازی می‌کند و حتی آنها را می‌کشد، دست روی لبهای آقا می‌کشد؛ آقا هم با لبخند مشغول اذان و اقامه خواندن هستند؛ تمام که می‌شود با خنده می‌گویند: هر کار دلت خواست با ما کردی!»

گروه فرهنگی- رجانیوز: پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری از دیدار رهبر انقلاب با خانواده شهید همدانی سردار مدافع حرم حضرت زینب، حاشیه‌هایی را  به قلم محمدرضا شهبازی منتشر کرده است که به شرح زیر است:

دیدار قرار است بعد از اذان مغرب باشد، چیزی حول و حوش هفت و هشت شب. درست روبروی منزل شهید همدانی مسجد بزرگی است که شلوغی‌اش در این شبهای محرم می‌تواند کار را برای دیدار سخت کند. کافی است چند نفر از بچه‌های زبل هیئت مسجد بو ببرند که آقا قرار است بیایند اینجا تا کار بکلی از روند خودش خارج شود. به همین خاطر بچه های دفتر سعی میکنند خیلی دور و بر خانه و مسجد روبروی آن آفتابی نشوند. بعضی ها حتی نماز مغرب را هم می‌روند چند محله آن‌طرف‌تر می‌خوانند. با همه اینها چند جوان و نوجوان که انگار بوهایی برده اند یکجور خاصی به رفت و آمدها نگاه می‌کنند و چیزهایی درِ گوش هم پچ پچ می‌کنند!


حاشیه های حضور رهبر انقلاب در منزل سردار شهید همدانی
 

اما وقتی وارد خانه می‌شویم تازه می‌فهمیم که مسأله فقط آن چند نوجوان زبل و کنجکاو بیرون نبوده است! با یک حساب سرانگشتی نزدیک پنجاه شصت نفر در خانه هستند! معلوم است که در این فاصله هر کس توانسته به یکی از اقوام خبر داده و او هم خود را رسانده است. یکی از مجریان شبکه خبر هم بین این افراد است. اصرار دارد که خبر نداشته و آمده به فامیلشان سر بزند. نسبتش را که می‌پرسم میگوید خانمش، دختر خاله ی همسر شهید است! جمعیت آنقدر هستند که توی پذیرایی جا نشده‌اند. رفته‌اند داخل اتاقها و سرک می‌کشند تا از فضای باز درها داخل پذیرایی را ببینند.

 

حاشیه های حضور رهبر انقلاب در منزل سردار شهید همدانی
 

خلاصه جمعیت کمی سامان می‌گیرند و آقا وارد می‌شوند. آقا می‌نشینند. خانه شلوغ است. سر و صدای بچه های کوچک بلند است. آقا از جمعیت میخواهند که صلوات و فاتحه‌ای بخوانند. خود آقا مفصل این کار را انجام میدهند و بعدش به جمعیت می‌گویند که جلو بیایند تا افرادی که داخل اتاقها هستند هم در پذیرایی جا بشوند! ما رو باش. نگران زیادی جمعیت بودیم!


حاشیه های حضور رهبر انقلاب در منزل سردار شهید همدانی

جمعیت جابجا میشوند و دوباره همهمه میشود. آقا از جمعیت صلوات می‌گیرند.

   خدا درجات شهید همدانی را عالی کند، با پیغمبر(ص) با سید الشهداء(ع) محشورشان کند، با رفقای شهیدش که قبل از او رفتند محشورش کند.

آقا با دعا برای شهید همدانی شروع می‌کنند و بعد از التماس دعاهای امثال شهید همدانی برای اینکه شهادت نصیبشان شود می‌گویند و یکدفعه چیزی می‌گویند که انتظارش را نداریم:

   البته من دعا نمی‌کنم!

و بعد اضافه می‌کنند:

   به این معنی که؛ می‌گویم ان شاء الله بعد از بیست سال، سی سال دیگر شهید شوید، می‌گویم ما با شما هنوز خیلی کار داریم. اما خب میروند در میدانهای خطر و به آرزویشان میرسند که بزرگترین سعادت است برای اینها.

آقا گریزی میزنند به روزهای قبول قطعنامه ۵۹۸:
 
   آن روزی که در سال ۶۷ قطعنامه را اعلام کردیم – بنده خودم به عنوان رئیس‌جمهور اعلام کردم - خب گرم بودیم! امام دستور داده بود و اعلامیه داده بود و ما جلسه گرفته بودیم، آدم وقتی گرم است درست متوجه نمی‌شود، یک روزی که گذشت من یکدفعه ملتفت شدم که قضیه چیست؟ احساسی که من آن روز داشتم دقیقاً همین احساس بود که یک جاده وسیعی بود؛ یک درِ بزرگی به‌روی همه باز بود که افراد با میل خود می‌رفتند و از این در وارد می‌شدند؛ این در بسته شد، بقیه ماندند پشت این در. تا چند روز یک غمی بر من مستولی شد. البته خیلی طول نکشید چون عراق مجدداً بعد از قطعنامه حمله کرد و آمد یک جاهایی را گرفت و این راه دوباره باز شد؛ من هم تهران نماندم و به آنجا رفتم؛ تا بتدریج تمام شد و بچه‌ها عملیات کردند و دشمن را عقب راندند و باز به همین حالت برگشت؛ [بعد از آن] تصور نمیشد که این در [شهادت]مفتوح بماند برای بندگان. اما عده‌ای از بندگان خالص خدا در این مدت به شهادت رسیدند؛ واقعاً حیف است امثال همدانی، کاظمی، صیاد. به‌غیر از شهادت از دنیا بروند و مثل مردم عادی بمیرند. ان شاء الله همه کسانی که آرزوی این وضعیت را دارند خدا به آنها این قابلیت را بدهد که به این فوز برسند.

آقا همسر شهید را خطاب قرار می‌دهند و از صبر و شکرگزاری او تجلیل می کنند و از سهیم بودن همسر در اجر مجاهدتهای شهید می‌گویند و اینکه البته باید این اجر را حفظ کرد؛ از اینکه این یک موهبت الهی است و انسان خودش باید موهبت الهی را حفظ کند.
همسر شهید تأیید می‌کند و آقا می‌گویند: اگر شکر بازماندگان نمی‌بود این عنوان شهادت اینقدر در جامعه ما رونق و جلا نداشت. این صبرهاست که به شهادت درخشندگی می‌دهد و آن را به‌صورت یک آرزو در جامعه در میاورد».
پسر بزرگ شهید که وهب نام دارد، شروع می‌کند به معرفی خانواده. شهید دو پسر دارد و دو دختر. نوه‌ها معرفی میشوند و کوچکترینشان را - که دختر چهارماهه‌ای به نام هانیه است و دختر مهدی، پسر کوچکتر شهید است - می‌آورند تا آقا در گوشش اذان و اقامه بگویند.
موقع اذان و اقامه گفتنِ آقا، گویی هانیه در آغوش پدربزرگ جا خوش کرده! با محاسن آقا بازی می‌کند و حتی آنها را می‌کشد، دست روی لبهای آقا می‌کشد؛ آقا هم با لبخند مشغول اذان و اقامه خواندن هستند؛ تمام که می‌شود با خنده می‌گویند: هر کار دلت خواست با ما کردی!»


حاشیه های حضور رهبر انقلاب در منزل سردار شهید همدانی

 

جمعیت می‌خندند. مهدی – پدر هانیه - می‌گوید: بابا خیلی این بچه را دوست داشت». آقا می‌گویند: خدا ان شاء الله چند برابرشان کند».
آقا از سن شهید همدانی می‌پرسند. ۶۵ ساله بوده است. همسر شهید به دیدار چند روز قبل از شهادت سردار همدانی با آقا اشاره می‌کند، می‌گوید: حقش همین بود. من به بچه‌ها گفتم. خدا رو شکر میکنیم که به آرزویش رسید.»

آقا می‌گویند: اخلاص ایشان کار خودش را کرد. خدا اینجوریست، جواب اخلاص را زود میدهد. این تشییعی که اینجا شد، تشییعی که در همدان شد، این جواب اخلاص بود؛ خدا جواب اخلاص را در همین دنیا می‌دهد، این تازه در این دنیا بود. هیچ اطلاعیه و سفارشی نمیتواند این جمعیت را جمع کند. این مغناطیس که دلها را می‌کشد ناشی از اخلاص این مرد بود، اینها اسوه‌اند برای همه؛ نمونه‌اند؛ خب مردم هم قدرشناسی کردند، الحمدلله.»

آقا از احوال دخترهای شهید هم جویا می‌شوند. بعد استکان چای را بر میدارند و مشغول می‌شوند. در همین حین از شغل پسرها می‌پرسند. یکی کارمند بانک است و یکی پاسدار. آقا از برادرها و خواهرهای شهید می‌پرسند. برادر شهید که سه سال از او کوچکتر است در مجلس حضور دارد. شهید دو خواهر دارد که یکی از آنها بخاطر بیماری در مجلس نیست. پسر او از آقا چفیه‌شان را تبرکی می‌خواهد برای مادرش. آقا می‌گویند: چه پسر عاقل زرنگی»! دوباره جمعیت می‌خندند.

پسر شهید خاطره‌ای از آخرین دیدار با پدر تعریف می‌کند. از اینکه قبل از رفتن، مادر تماس می‌گیرد با همه بچه‌ها که پدر می‌گوید بیایید ببینمتان - پدر تازه چند روز بوده که آمده بوده و دوباره قصد رفتن داشته - دیروقت بوده و راه هم کمی دور. اما مادر دوباره زنگ می‌زند که پدر اصرار دارد حتما بیایید. بعد هم گفته بود که اگر شهید شدم حتما در همدان دفنم کنید.
آقا می‌گویند: هر جای دیگر هم دفن می‌شد همینطور بود اما این نعمت و فرصتی بود که خدا به مردم همدان داد تا احساسات شهادت طلبانه و انقلابی‌شان را بروز دهند.»
پسر دیگر شهید خاطره ای تعریف می‌کند از محل دفن شهید. از اینکه پدر همیشه می‌گفت این بخش از گار شهدای همدان را خیلی دوست دارد. جایی کنار شهید حسن ترک؛ یک جای ساده و بدون تشریفات؛ مخلصانه.

آقا می‌گویند: اینها الطاف خاص الهی است که شامل حال بعضی‌ها میشود؛ بعضی هم نه. بعضی‌هایشان هم رفتند جنگ، چند سال هم در جنگ بودند، بعضی ها حتی مجروح هم شدند و خب این نعمت بزرگی بود که خدا به اینها داد، اما نتوانستند نگه دارند و در برخورد با حوادث گوناگون زندگی از دست دادند.»

یکی از پسرها به وصیتنامه شهید اشاره میکند که نوشته است خودتان را بدهکار انقلاب بدانید. آقا تایید می‌کنند و می‌گویند: انقلاب ماها را زنده کرد؛ بروید خاطرات جوانهای اواخر انقلاب را بخوانید؛ امثال فریدون هویدا؛ سفیر بود در پاریس؛ یا فرد دیگری که قوم و خویش فلان‌کس بود رفته بود لندن سفیر شده بود؛ جاهای مهم دست اینها بود؛ خاطرات اینها را بخوانید؛ اینها چند صباح بعد می‌آمدند ایران و می‌شدند وزیر و نخست‌وزیر و حاکم بر سرنوشت مردم می‌شدند؛ اینها نه اینکه فقط بی دین بودند؛ خب گذشتگان اینها هم خیلیها بی دین بودند، اما بالاخره به یک سری چیزها اعتقاد داشتند؛ به سنتهای ایرانی، به خط فارسی و اینجور چیزها، به برخی امور ظاهری مذهبی مثل عزاداری؛ بالاخره قبول داشتند؛ اما اینها به هیچ چیز معتقد نبودند. یکسری آدم هرهری مذهب محض! ایران با این عظمت و ملت به این بزرگی، می‌افتاد دست اینها. اگر انقلاب نشده بود، اینگونه می‌شد؛ خدا اینها را تبدیل کرد به کسی مثل امام خمینی. حالا این انقلاب منت ندارد سر ما؟ اگر همه ملت ایران تا آخر عمرشان خدا را شکر کنند که گرفتار آنها نشدند و وضع عوض شد جا دارد؛ هر چه درباره‌اش فداکاری کنند جا دارد.»

پسر دوباره به وصیتنامه پدر اشاره می‌کند که خدا را شکر کرده که در عصر خمینی زیسته است. آقا هم ادامه کلامش را با تأیید می‌گیرند و می‌گویند: واقعاً همین است. ماها اگر شرح حال امام خمینی را در تاریخ میخواندیم، نصفش را باور نمیکردیم؛ از بس عظمت در زندگی و رفتار امام هست، اگر خودمان ندیده بودیم و بنا بود در تاریخ بخوانیم نصفش را باور نمیکردیم. من همین را یک وقتی به امام گفتم؛ گفتم "آقا اگر ما در تاریخ شرح حال کسی مثل شما را می‌خواندیم همینطور حسرت می‌خوردیم که چرا ما آدمهای اینجوری را ندیدیم؛ حالا خدا به ما این نعمت را داده داریم شما را از نزدیک می‌بینیمتان." این واقعاً نعمت بزرگی‌ست برای ما. آدمهای بزرگی که در تاریخ بودند آدم دلش می‌خواست اینها را می‌دید مثلا علامه حلی، شیخ بهایی. امام از همه اینها بالاتر بود با آن کارهایی که کرده بود؛ اگر امام ۲۰۰ سال قبل بود و آدم فقط شرح حالش را می‌خواند، پیش خود می‌گفت ای کاش این آدم را می‌دیدم. گفتم "حالا خداوند این نعمت را به ما داده، داریم شما را از نزدیک می‌بینیم، دستتان را می‌بوسیم، از شما می‌شنویم، با شما حرف می‌زنیم." واقعاً نعمت بزرگی‌ست که خدای متعال به مردم ایران داد.»

 

حاشیه های حضور رهبر انقلاب در منزل سردار شهید همدانی

 

آقا به رسم همه دیدارهایی که با خانواده شهدا دارند، در صفحه اول قرآنی یادگاری می‌نویسند و به همسر شهید می‌دهند. پسر شهید، قرآن دیگری می‌آورد و به آقا می‌دهد تا در آن هم چیزی بنویسند. این قرآن را سید حسن نصرالله ۳ سال قبل به دختر کوچک شهید هدیه داده بوده و حالا آقا هم زیر متن سید حسن می‌نویسند: رحمت و فضل الهی بر شما و بر سید عزیز نصر الله و بر شهید همدانی».

حاشیه های حضور رهبر انقلاب در منزل سردار شهید همدانی
حاشیه های حضور رهبر انقلاب در منزل سردار شهید همدانی

 

یک قاب عکس از شهید همدانی را هم می‌آورند تا آقا روی آن برای دختر بزرگ شهید یادگاری بنویسند. عکس را در حسینیه‌ای و هنگام عزاداری گرفته‌اند. آقا با ماژیک سفید روی پس زمینه مشکی عکس می‌نویسند: رحمت و رضوان الهی بر شهید عزیز».


حاشیه های حضور رهبر انقلاب در منزل سردار شهید همدانی

آقا می‌خواهند بروند. پسر کوچکتر شهید از آقا می‌خواهند که تحفه‌ای به او بدهد. آقا انگشتری می‌دهند. پسر شهید خواهش میکند که خود آقا انگشتر را درون انگشش بیاندازد. مادر خانواده حتی اینجا هم حواسش هست که حق مادری را ادا کند. سریع می‌گوید: پس آقا به پسر بزرگ و دامادمان هم لطف کنید». آقا با تبسم می‌گویند: بله دیگر، وقتی میگوید پسر کوچک، پسر بزرگ هم توش هست!»
همهمه شده است. یکی از آقا می‌خواهد که برای جمعیت دعا کنند و آقا هم دعا می‌کنند. آقا می‌گویند یا مولای» و از جا بلند می‌شوند. طی کردن فاصله چند متری تا درِ خروج چند دقیقه‌ای طول می‌کشد. مردها خودشان را می‌رسانند و دست یا عبای آقا را می‌بوسند.


بیرون از خانه، کنجکاوی آن بچه های زبل کار خودش را کرده است و جمعیتی جمع شده اند. همه سیاهپوش. بچه هیئتی های پرشور صلوات می‌فرستند. 
شب پنجم محرم است، شب عبدالله بن الحسن علیه السلام.

 

منبع: پایگاه اطلاع رسانی دفترمقام معظم رهبری



مِنَ الْمُؤْمِنینَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضى‏ نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْدیلاً





امروز و در حالی که هنوز بیش از یک ساعت به آغاز مراسم تشییع پیکر مطهر سردار بزرگ ایران سپهبد شهید قاسم سلیمانی و همرزمانش باقی مانده بود، جمعیت انقلابی تشییع‌کنندگان به سوی دانشگاه تهران در حرکت بود. جمعیت هم‌اکنون در جلوی درب دانشگاه تهران به صورت متراکم حضور دارند و ضمن سردادن شعارهای ضدآمریکایی و ضد اسرائیلی، منتظرند تا مراسم تشییع پیکرهای مطهر شهیدان مقاومت آغاز شود.

 

Video Player

 

برخی از هموطنان به صورت خودجوش در میان مردم شیر گرم، چایی و نان و پنیر به عنوان صبحانه توزیع می‌کنند. هم‌چنین تعدادی دیگر به شرکت‌کنندگان در مراسم تشییع گل اهدا می‌کنند. تراکم بالای جمعیت در خطوط متروی منتهی به مسیرهای راهپیمایی باعث شده تا مردم مجبور به پیاده شدن از مترو در ایستگاه‌های دورتر و طی مسیر به صورت پیاده شوند.

 

Video Player

 

مراسم تشییع و اقامه نماز بر پیکر پاک سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی و همرزمان والامقامش، به امامت رهبر معظم انقلاب از ساعت ۸ صبح روز امروز در دانشگاه تهران برگزار می‌شود. جمعیت مردم مشتاق برای ورود به دانشگاه تهران از ساعات اولیه صبح حضور دارند.

 

Video Player

 

پس از آغاز مراسم با تلاوت آیات قرآن کریم، حاج صادق آهنگران دقایقی به مداحی پرداخت.

 

Video Player

 

همچنین زینب سلیمانی دختر سردار سپهبد شهید سلیمانی در سخنانی خطاب به رهبر انقلاب اعلام کرد که خانواده، همرزمان و سربازان حاج قاسم سلیمانی راه او را ادامه خواهند داد. او همچنین خطاب به خانواده سربازان آمریکایی اعلام کرد که از امروز باید منتظر خبر مرگ فرزندان خود باشند.

 

 

همچنین اسماعیل هنیه به نمایندگی از حرکت مقاومت اسلامی حماس در این مراسم حضور یافت و به ایراد سخنرانی و قرائت بیانیه پرداخت. هنیه ضمن تسلیت ملت فلسطین به رهبر انقلاب و ملت ایران، بر استقامت و ادامه راه سردار سلیمانی تا آزادی کامل قدس از چنگ صهیونیسم تاکید کرد.

 

 

رهبر انقلاب با حضور بر پیکر شهدا، ضمن ادای احترام به مقام والای مجاهدین، نماز را اقامه کردند.

 

Video Player

 

پس از اقامه نماز و وداع رهبر انقلاب با پیکر سردار شهید حاج قاسم سلیمانی و سایر شهدا، پیکرهای مطهر شهدا برای تشییع به خارج از دانشگاه هدایت شد. مقصد تشییع شهدا میدان آزادی خواهد بود.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

پیکر مطهر این شهدا روز شنبه به ترتیب در حرمین کاظمین (ع)، بغداد، کربلای معلی و نجف اشرف در جوار حرم امیرالمومنین (ع) تشییع شد و روز گذشته پس از ورود به کشور، ابتدا در اهواز و سپس در مشهد مقدس و در آستان قدس رضوی با حضور با شکوه مردم قدرشناس تشییع شد. پس از تهران نیز قرار است پیکرها در قم و کرمان تشییع شوند.


بنام خداوند متعال


حاج میثم مطیعی شب گذشته در میان جمع مشتاق زائران حرم حضرت معصومه (ع) که به مناسبت گرامیداشت شب ورود آن حضرت در ۲۳ ربیع الاول سال ۲۰۱ هجری قمری به قم جمع شده بودند به مداحی پرداخت.

 

شعر میثم مطیعی که این بار نیز با تکبیر و شعارهای حمایتی مردم همراه بود، حوادث این هفته کشور را روایت می کرد.

http://www.rajanews.com/sites/default/files/content/videos/story/98-09/01/Fetneh1398_0.mp4



میثم مطیعی شب گذشته در حرم حضرت معصومه (ع) شعری درمورد حوادث این هفته سطح کشور قرائت کرد.

میهن من! باز زخم از نابرادر خورده ای
گرم جنگ رو به رو، از پشت خنجر خورده ای
حرف دارد با دل ما، قدر یک تاریخ حرف
سرخی خون شهیدان بر سپیدی های برف
خاک میهن! باز هم جسم شهیدی سهم توست
شرحه شرحه پیکر سرو رشیدی سهم توست
باز اهریمن به میهن آتشی افروخت آه
در میان شعله دیدم خشک و تر میسوخت آه
کفر و ظلمت باز از صورت نقاب انداخته
جاهلیت شعله بر جان کتاب انداخته
در گلومان خشک شد فریادهای اعتراض
در هجوم های و هو گم شد صدای اعتراض
در کمین بودند گرگان، فتنه در سر داشتند
خوابهایی دیده بودند و سر شر داشتند
خواب میدیدند هر قشری به میدان پا نهد
هر گروهی با شعاری در خیابان پا نهد
این یکی فریاد استعفای دولت سر دهد
آن یکی در آتش تعطیلی مجلس دمد
هر یکی چیزی بگوید، حق و باطل گم شود
موجی از سردرگمی ها قسمت مردم شود
خویش را در خیل مردم جا دهد آشوبگر
فتنه انگیزد میان این و آن با صد شرر
آتشی خیزد که خاموشی نگیرد سالها
کینه هایی که فراموشی نگیرد سالها
صبح یکشنبه کلامی روی آتش آب ریخت
فتنه را دیدم که حیران و هراسان میگریخت
تا صف مردم از این آشفتگی ها دور شد
اغتشاشی کور بر جا ماند و فتنه کور شد
با کلامی مختصر نیرنگشان بر باد رفت
خرج های چند سال دشمنان بر باد رفت
گرچه بعضی از خودی ها آن زمان دلخور شدند
از سوال و شبهه و نقد و تأمل پر شدند
از چه رو آقا خودش را خرج دولت کرد باز؟
خویش را آماج تیغ طعن و تهمت کرد باز
غافل از این که چه جنگی پشت این صحنه به پاست
در کمین گاهند گرگان لحظه ای غفلت خطاست
خضر راه است او، دگر چون و چرا کردن چرا؟
نور ماه است او، تو راه از چاه بشناس و بیا
از ریاض و لندن و پاریس این آتش رسید
دود آن هم میرود در چشمشان، خواهند دید
حاجیان بار بسته جانب میقات غرب!
چیست جز تحریم و آشوب و بلا سوغات غرب؟
با صف اول نشینان فاش میگوییم راز
اعتراض ما سر جای خودش باقیست باز
اعتراض ما به سستی های تدبیر شماست
از گرانیها، از این شش سال تأخیر شماست
از معطل کردن کشور سر میز فریب
که نشد از آن بجز تحریم روزافزون نصیب
دم به دم از گفتگو با اجنبی دم میزنید
پس چرا در گفتگو با مردم خود الکنید؟
با تلاش و عزم و باور، راه حل در داخل است
بارها فرمود رهبر: راه حل در داخل است
جان مولا با ولی این عهد و پیمان مشکنید
این نمک خوردید صد بار، این نمکدان مشکنید
با چراغ لاله ها اینک ره ما روشن است
راهیان صبح میدانند فردا روشن است



متن کامل بیانیه "گام دوم به جوانان عزیزم

به مناسبت چهلمین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی و ورود جمهوری اسلامی به فصل جدیدی از زندگی، حضرت آیت‌الله ‌ای با تشکر از حضور سرافرازانه و دشمن‌شکن مردم در راهپیمایی ۲۲ بهمن، بیانیه‌ای مهم و راهبردی را در ۷ سرفصل اساسی صادر کردند.


.به جوانان عزیزم


به گزارش حوزه امام و رهبری خبرگزاری فارس، به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر مقام معظم رهبری، به مناسبت چهلمین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی و ورود جمهوری اسلامی به فصل جدیدی از زندگی، حضرت آیت الله ‌ای در بیانیه‌ای مهم و راهبردی با تشکر از حضور سرافرازانه و دشمن‌شکن مردم در راهپیمایی ۲۲ بهمن، به تبیین ویژگی‌های مسیر پر افتخار پیموده شده در چهل سال گذشته و برکات خیره‌کننده انقلاب اسلامی در رساندن ایران عزیز به جایگاه شایسته ملت پرداختند و با تأکید بر امید واقع‌بینانه به آینده و نقش بی‌بدیل جوانان در برداشتن گام بزرگ دوم به سمت آرمانها، خطاب به جوانان و آینده‌سازان ایران مقتدر، اامات این جهاد بزرگ را در ۷ سرفصل اساسی بیان کردند.

متن بیانیه رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:

بسم‌اللّه الرّحمن الرّحیم
الحمدللّه ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله‌ الطّاهرین و صحبه المنتجبین و من تبعهم باحسان الی یوم الدّین

از میان همه‌ی ملّتهای زیر ستم، کمتر ملّتی به انقلاب همّت میگمارد؛ و در میان ملّتهایی که به پا خاسته و انقلاب کرده‌اند، کمتر دیده شده که توانسته باشند کار را به نهایت رسانده و به‌جز تغییر حکومتها، آرمانهای انقلابی را حفظ کرده باشند. امّا انقلاب پُرشکوه ملّت ایران که بزرگ‌ترین و مردمی‌ترین انقلاب عصر جدید است، تنها انقلابی است که یک چلّه‌ی پُرافتخار را بدون خیانت به آرمانهایش پشت سر نهاده و در برابر همه‌ی وسوسه‌هایی

انقلاب پُرشکوه ملّت ایران که بزرگ‌ترین و مردمی‌ترین انقلاب عصر جدید است، تنها انقلابی است که یک چلّه‌ی پُرافتخار را بدون خیانت به آرمانهایش پشت سر نهاده

که غیرقابل مقاومت به نظر میرسیدند، از کرامت خود و اصالت شعارهایش صیانت کرده و اینک وارد دوّمین مرحله‌ی خودسازی و جامعه‌پردازی و تمّدن‌سازی شده ‌است. درودی از اعماق دل بر این ملّت؛ بر نسلی که آغاز کرد و ادامه داد و بر نسلی که اینک وارد فرایند بزرگ و جهانیِ چهل سال دوّم میشود.

آن روز که جهان میان شرق و غرب مادّی تقسیم شده بود و کسی گمان یک نهضت بزرگ دینی را نمیبُرد، انقلاب اسلامی ایران، با قدرت و شکوه پا به میدان نهاد؛ چهارچوب‌ها را شکست؛ کهنگی کلیشه‌ها را به رخ دنیا کشید؛ دین و دنیا را در کنار هم مطرح کرد و آغاز عصر جدیدی را اعلام نمود. طبیعی بود که سردمداران گمراهی و ستم واکنش نشان دهند، امّا این واکنش ناکام ماند. چپ و راستِ مدرنیته، از تظاهر به نشنیدن این صدای جدید و متفاوت، تا تلاش گسترده و گونه‌گون برای خفه کردن آن، هرچه کردند به اجل محتوم خود نزدیک‌تر شدند. اکنون با گذشت چهل جشن سالانه‌ی انقلاب و چهل دهه‌ی فجر، یکی از آن دو کانون دشمنی نابود شده و دیگری با مشکلاتی که خبر از نزدیکی احتضار میدهند، دست و پنجه نرم میکند! و انقلاب اسلامی با حفظ و پایبندی به شعارهای خود همچنان به پیش میرود.

برای همه چیز میتوان طول عمر مفید و تاریخ مصرف فرض کرد، امّا شعارهای جهانی این انقلاب دینی از این قاعده مستثنا است؛ آنها هرگز بی‌مصرف و بی‌فایده نخواهند شد، زیرا فطرت بشر در همه‌ی عصرها با آن سرشته است. آزادی، اخلاق، معنویت، عدالت، استقلال،

هرگاه دل‌زدگی پیش آمده، از روی‌گردانی مسئولان از این ارزشهای دینی بوده است و نه از پایبندی به آنها و کوشش برای تحقّق آنها.

عزّت، عقلانیّت، برادری، هیچ یک به یک نسل و یک جامعه مربوط نیست تا در دوره‌ای بدرخشد و در دوره‌ای دیگر افول کند. هرگز نمیتوان مردمی را تصوّر کرد که از این چشم‌اندازهای مبارک دل‌زده شوند. هرگاه دل‌زدگی پیش آمده، از روی‌گردانی مسئولان از این ارزشهای دینی بوده است و نه از پایبندی به آنها و کوشش برای تحقّق آنها.

انقلاب اسلامی همچون پدیده‌ای زنده و با اراده، همواره دارای انعطاف و آماده‌ی تصحیح خطاهای خویش است، امّا تجدیدنظرپذیر و اهل انفعال نیست. به نقدها حسّاسیّت مثبت نشان میدهد و آن را نعمت خدا و هشدار به صاحبان حرفهای بی‌عمل میشمارد، امّا به هیچ بهانه‌ای از ارزشهایش که بحمدالله با ایمان دینی مردم آمیخته است، فاصله نمیگیرد.

انقلاب اسلامی به رکود و خموشی دچار نشده و نمیشود و از نظریّه‌ی نظام انقلابی تا ابد دفاع میکند.

انقلاب اسلامی پس‌از نظام‌سازی، به رکود و خموشی دچار نشده و نمیشود و میان جوشش انقلابی و نظم ی و اجتماعی تضاد و ناسازگاری نمی‌بیند، بلکه از نظریّه‌ی نظام انقلابی تا ابد دفاع میکند.

جمهوری اسلامی، متحجّر و در برابر پدیده‌ها و موقعیّتهای نو به نو، فاقد احساس و ادراک نیست، امّا به اصول خود بشدّت پایبند و به مرزبندی‌های خود با رقیبان و دشمنان بشدّت حسّاس است. با خطوط اصلی خود هرگز بی‌مبالاتی نمیکند و برایش مهم است که چرا بماند و چگونه بماند. بی‌شک فاصله‌ی میان بایدها و واقعیّتها، همواره وجدانهای آرمانخواه را عذاب داده و میدهد، امّا این، فاصله‌ای طی شدنی است و در چهل سال گذشته در مواردی بارها طی شده است و بی‌شک در آینده، با حضور نسل جوان مؤمن و دانا و پُرانگیزه، با قدرت بیشتر طی خواهد شد.

انقلاب اسلامی ملّت ایران، قدرتمند امّا مهربان و باگذشت و حتّی مظلوم بوده است. مرتکب افراط‌ها و چپ‌روی‌هایی که مایه‌ی ننگ بسیاری از قیامها و جنبشها است، نشده است. در هیچ معرکه‌ای حتّی با آمریکا و صدّام، گلوله‌ی اوّل را شلیک نکرده و در همه‌ی موارد، پس ‌از حمله‌ی دشمن از خود دفاع کرده و البتّه ضربت متقابل را محکم فرود آورده است. این انقلاب از آغاز تا امروز نه بی‌رحم و خون‌ریز بوده و نه منفعل و مردّد. با صراحت و شجاعت در برابر زورگویان و گردنکشان ایستاده و از مظلومان و مستضعفان دفاع کرده است. این جوانمردی و مروّت انقلابی، این صداقت و صراحت و اقتدار، این دامنه‌ی عمل جهانی و منطقه‌ای در کنار مظلومان جهان، مایه‌ی سربلندی ایران و ایرانی است، و همواره چنین باد.

اینک در آغاز فصل جدیدی از زندگی جمهوری اسلامی، این بنده‌ی ناچیز مایلم با جوانان عزیزم، نسلی که پا به میدان عمل میگذارد تا بخش دیگری از جهاد بزرگ برای ساختن ایران اسلامی بزرگ را آغاز کند، سخن بگویم. سخن اوّل درباره‌ی  گذشته است.

عزیزان! نادانسته‌ها را جز با تجربه‌ی خود یا گوش سپردن به تجربه‌ی دیگران نمیتوان دانست. بسیاری از آنچه را ما دیده و آزموده‌ایم، نسل شما هنوز نیازموده و ندیده است. ما دیده‌ایم و شما خواهید دید. دهه‌های آینده دهه‌های شما است و شمایید که باید کارآزموده و پُرانگیزه از انقلاب خود حراست کنید و آن را هر چه بیشتر به آرمان بزرگش که ایجاد تمدّن نوین اسلامی و آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمیٰ (ارواحنافداه) است، نزدیک کنید. برای برداشتن گامهای استوار در آینده، باید گذشته را درست شناخت و از تجربه‌ها درس گرفت؛ اگر از این راهبرد غفلت شود، دروغها به جای حقیقت خواهند

عزیزان! از انقلاب خود حراست و آن را هر چه بیشتر به آرمان بزرگش که ایجاد تمدّن نوین اسلامی و آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمیٰ (ارواحنافداه) است، نزدیک کنید

نشست و آینده مورد تهدیدهای ناشناخته قرار خواهد گرفت. دشمنان انقلاب با انگیزه‌ای قوی، تحریف و دروغ‌پردازی درباره‌ی گذشته و حتّی زمان حال را دنبال میکنند و از پول و همه‌ی ابزارها برای آن بهره میگیرند. رهن فکر و عقیده و آگاهی بسیارند؛ حقیقت را از دشمن و پیاده نظامش نمیتوان شنید.

انقلاب اسلامی و نظام برخاسته از آن، از نقطه‌ی صفر آغاز شد؛ اوّلاً: همه چیز علیه ما بود، چه رژیم فاسد طاغوت که علاوه ‌بر وابستگی و فساد و استبداد و کودتایی بودن، اوّلین رژیم سلطنتی در ایران بود که به دست بیگانه ــ و نه به زور شمشیر خود  ــ بر سرِ کار آمده بود، و چه دولت آمریکا و برخی دیگر از دولتهای غربی، و چه وضع بشدّت نابسامان داخلی و عقب‌افتادگی شرم‌آور در علم و فنّاوری و ت و معنویّت و هر فضیلت دیگر.

حقیقت را از دشمن و پیاده‌نظامش نمی‌توان شنید

ثانیاً: هیچ تجربه‌ی پیشینی و راه طی شده‌ای در برابر ما وجود نداشت. بدیهی است که قیامهای مارکسیستی و امثال آن نمیتوانست برای انقلابی که از متن ایمان و معرفت اسلامی پدید آمده است، الگو محسوب شود. انقلابیون اسلامی بدون سرمشق و تجربه آغاز کردند و ترکیب جمهوریّت و اسلامیّت و ابزارهای تشکیل و پیشرفت آن، جز با هدایت الهی و قلب نورانی و اندیشه‌ی بزرگ امام خمینی، به دست نیامد. و این نخستین درخشش انقلاب بود.

پس آ‌نگاه انقلاب ملّت ایران، جهان دو قطبی آن روز را به جهان سه قطبی تبدیل کرد و سپس با سقوط و حذف شوروی و اقمارش و پدید آمدن قطبهای جدید قدرت، تقابل دوگانه‌ی جدید اسلام و استکبار» پدیده‌ی برجسته‌ی جهان معاصر و کانون توجّه جهانیان شد. از سویی نگاه امیدوارانه‌ی ملّتهای زیر ستم و جریانهای آزادیخواه جهان و برخی دولتهای مایل به استقلال، و از سویی نگاه کینه‌ورزانه و بدخواهانه‌ی رژیم‌های زورگو و قلدرهای باج‌طلب عالم، بدان دوخته شد. بدین گونه مسیر جهان تغییر یافت و زله‌ی انقلاب، فرعونهای در بسترِ راحت آرمیده را بیدار کرد؛ دشمنی‌ها با همه‌ی شدّت آغاز شد و اگر نبود قدرت عظیم ایمان و انگیزه‌ی این ملّت و رهبری آسمانی و تأییدشده‌ی امام عظیم‌الشّأن ما، تاب آوردن در برابر آن همه خصومت و شقاوت و توطئه و خباثت، امکان‌پذیر نمیشد.

به رغم همه‌ی این مشکلات طاقت‌فرسا، جمهوری اسلامی روز به روز گامهای بلندتر و استوارتری به جلو برداشت. این چهل سال، شاهد جهادهای بزرگ و افتخارات درخشان و پیشرفتهای شگفت‌آور در ایران اسلامی است. عظمت پیشرفتهای چهل‌ساله‌ی ملّت ایران آنگاه بدرستی دیده میشود که این مدّت، با مدّتهای مشابه در انقلابهای بزرگی همچون انقلاب فرانسه و انقلاب اکتبر شوروی و انقلاب هند مقایسه شود. مدیریّتهای جهادی الهام گرفته از ایمان اسلامی و اعتقاد به اصل ما میتوانیم» که امام بزرگوار به همه‌ی ما آموخت، ایران را به عزّت و پیشرفت در همه‌ی عرصه‌ها رسانید.

انقلاب به یک انحطاط تاریخی طولانی پایان داد و کشور که در دوران پهلوی و قاجار بشدّت تحقیر شده و بشدّت عقب مانده بود، در مسیر پیشرفت سریع قرار گرفت؛ در گام نخست، رژیم ننگین سلطنت استبدادی را به حکومت مردمی و مردم‌سالاری تبدیل کرد و

عظمت پیشرفتهای چهل‌ساله ملّت ایران در مقایسه با مدت‌های مشابه در انقلاب فرانسه و شوروی و هند

عنصر اراده‌ی ملّی را که جان‌مایه‌‌ی پیشرفت همه‌جانبه و حقیقی است در کانون مدیریّت کشور وارد کرد؛ آنگاه جوانان را میدان‌دار اصلی حوادث و وارد عرصه مدیریّت کرد؛ روحیه‌ و باور ما میتوانیم» را به همگان منتقل کرد؛ به برکت تحریم دشمنان،‌ اتّکاء به توانایی داخلی را به همه آموخت و این منشأ برکات بزرگ شد:

اوّلاً: ثبات و امنیّت کشور و تمامیّت ارضی و حفاظت از مرزها را که آماج تهدید جدّی دشمنان قرار گرفته بود ضمانت کرد و معجزه‌ی پیروزی در جنگ هشت‌ساله و شکست رژیم بعثی و پشتیبانان آمریکایی و اروپایی و شرقی‌اش را پدید ‌آورد.

ثانیاً: موتور پیشران کشور در عرصه‌ی علم و فنّاوری و ایجاد زیرساخت‌های حیاتی و اقتصادی و عمرانی شد که تا اکنون ثمرات بالنده‌ی آن روز به روز فراگیرتر میشود. هزاران شرکت دانش‌بنیان، هزاران طرح زیرساختی و ضروری برای کشور در حوزه‌های عمران و حمل و نقل و صنعت و نیرو و معدن و سلامت و کشاورزی و آب و غیره، میلیون‌ها تحصیل‌کرده‌ی دانشگاهی یا در حال تحصیل، هزاران واحد دانشگاهی در سراسر کشور، ده‌ها طرح بزرگ از قبیل چرخه‌ی سوخت هسته‌ای، سلّول‌های بنیادی، فناوری نانو، زیست‌فنّاوری و غیره با رتبه‌های نخستین در کلّ جهان، شصت برابر شدن صادرات غیرنفتی، نزدیک به ده برابر شدن واحدهای صنعتی، ده‌ها برابر شدن صنایع از نظر کیفی، تبدیل صنعت مونتاژ به فنّاوری بومی، برجستگی محسوس در رشته‌های گوناگون مهندسی از جمله در صنایع دفاعی، درخشش در رشته‌های مهم و حسّاس پزشکی و جایگاه مرجعیّت در آن و ده‌ها نمونه‌ی دیگر از پیشرفت، محصول آن روحیه و آن حضور و آن احساس جمعی است که انقلاب برای کشور به ارمغان آورد. ایرانِ پیش ‌از انقلاب، در تولید علم و فنّاوری صفر بود، در صنعت به‌جز مونتاژ و در علم به‌جز ترجمه هنری نداشت.

ثالثاً: مشارکت مردمی را در مسائل ی مانند انتخابات، مقابله با فتنه‌های داخلی، حضور در صحنه‌های ملّی و استکبارستیزی به اوج رسانید و در موضوعات اجتماعی مانند کمک‌رسانی‌ها و فعّالیّتهای نیکوکاری که از پیش ‌از انقلاب آغاز شده بود، افزایش چشمگیر داد. پس ‌از انقلاب، مردم در مسابقه‌‌ی خدمت‌رسانی در حوادث طبیعی و کمبودهای اجتماعی مشتاقانه شرکت میکنند.

ایرانِ پیش ‌از انقلاب، در تولید علم و فنّاوری صفر بود، در صنعت به‌جز مونتاژ و در علم به‌جز ترجمه هنری نداشت.

رابعاً: بینش ی آحاد مردم و نگاه آنان به مسائل بین‌المللی را به گونه‌ی شگفت‌آوری ارتقاء داد. تحلیل ی و فهم مسائل بین‌المللی در موضوعاتی همچون جنایات غرب بخصوص آمریکا، مسئله‌ی فلسطین و ظلم تاریخی به ملّت آن، مسئله‌ی جنگ‌افروزی‌ها و رذالتها و دخالتهای قدرتهای قلدر در امور ملّتها و امثال آن را از انحصار طبقه‌ی محدود و عزلت‌‌گزیده‌ای به نام روشنفکر، بیرون آورد؛ این گونه روشنفکری میان عموم مردم در همه‌ی کشور و همه‌ی ساحتهای زندگی جاری شد و مسائلی از این دست حتّی برای نوجوانان و نونهالان، روشن و قابل فهم گشت.

بقیه در ادامه مطلب:

به نام حضرت دوست

امسال سالگرد شهادت شهید امیر معز الدین با ایام فاطمیه مقارن شده است.


Image result for ‫ام ابیها‬‎

و کیست که بر مصیبت عظمای مادر سادات و دخت رسول گرامی اسلام نگرید؟

مگر دیو و دد باشی و درد پهلو شکسته و غم نهان او ندانی، و یا شیطان باشی و بر زخم سینه مادری به پاکی و صداقتی بی نهایت، نمک بپاشی.

در این باره بنده حقیر چه توانم گفت و مرا چه به بیان مقام و مرتبت دخت رسول ص و همسر علی ع و مادر حسنین ع ؟

همینقدر که یاد اوری کرده ام مرا بسنده باشد و اشک از دیده فرو ریزم و سر در گریبان کنم که شاید لطفی را شاملم شود از این بانوی مطهره و مقدسه و محدثه علیها السلام.


Related image

با هم گوش دل می سپاریم به نوای حزن انگیز مداح اهل بیت جناب دکتر میثم مطیعی که در شهر بصره عراق در میان جوانان مشتاق مرثیه سرایی کرده است.



همزمان با آغاز ایام فاطمیه مسئولان حسینیه داود العاشور بصره که از بزرگ‌ترین حسینیه‌های این شهر به شمار می‌آید و در مناسبت‌های مختلف شاهد حضور برجسته‌ترین خطبا و مادحین جهان تشیع است، از میثم مطیعی» مداح جوان کشورمان دعوت به عمل آوردند تا در رثای حضرت زهرا (س) برای دوستداران اهل بیت (ع) در این شهر مدیحه سرایی کند. این اتفاق فرهنگی که در نوع خود کم نظیر به شمار می‌آید با استقبال گسترده طیف‌های مختلف این شهر به ویژه جوانان و نوجوانان مواجه شد.

 

به نظر می‌رسد دولتمردان آمریکایی و ایادی آنها در حالی حماقت‌های خود برای تخریب روابط ایران و عراق را تکرار می‌کنند که چشم خود را برروی ریشه‌های تاریخی و مذهبی دو ملت و همچنین منافع مشترک دو کشور بسته اند.

 

 

Video Player

 

مداحی میثم مطیعی» در حسینیه داود العاشور بصره

واقعیت آن است که نه مردم عراق کمک‌های ایران به این کشور را در راستای مبارزه با داعش فراموش می‌کنند و نه ایرانی‌ها مهمان‌نوازی بی نظیر عراقی‌ها از مردم ایران در زیارت اربعین را از یاد می‌برند. ایرانی‌ها و عراقی‌ها نشان داده اند که هراندازه چالش‌ها برای تخریب روابط‌شان بزرگ‌تر باشد به همان میزان برادری و دوستی دو ملت عمیق‌تر و اصیل‌تر می‌شود. تاریخ خود گواه روشنی بر این مدعا است.»






بابررسی سوابق علمی و عملی کاندیداهای دوازدهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری می‌توان به‌روشنی دریافت که حجت‌الاسلام ابراهیم رئیسی شایسته‌ترین است. رویکرد و عملکرد حجت‌الاسلام رئیسی ما را برآن داشت که ایشان را به‌عنوان فرد اصلح ریاست‌جمهوری معرفی نماییم.
بابررسی سوابق علمی و عملی کاندیداهای دوازدهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری می‌توان به‌روشنی دریافت که حجت‌الاسلام ابراهیم رئیسی شایسته‌ترین است. رویکرد و عملکرد حجت‌الاسلام رئیسی ما را برآن داشت که ایشان را به‌عنوان فرد اصلح ریاست‌جمهوری معرفی نماییم.
رجانیوز - گروه ی:  285 نفر از علما و اندیشمندان طراز اول فلسفه و عرفان اسلامی در حمایت از کاندیداتوری حجت الاسلام و المسلمین سید ابراهیم رئیسی بیانیه‌ای صادر کردند که به‌شرح ذیل است:
 
به گزارش رجانیوز در ادامه متن کامل بیانیه واسامی آمده است.
 
هو الحکیم 
سلام و عرض احترام به مردم سرافراز ایران اسلامی امروز در آستانه انتخاب سرنوشت‌ساز دیگری قرار داریم که فرجام آن بر ساحتهای مختلف حیات فردی و اجتماعی مردان و ن این سرزمین اثرگذار است، ازاین‌رو می‌بایست برپایه اندیشه‌ورزی راهی را  برگزینیم که پیشرفت مادی و معنوی جامعه اسلامی ما را بیش از پیش فراهم آورد. حقیقتی که خرد و دانش بر آن حکم کرده و همگان در این سالها به‌روشنی دریافته‌ایم آن است که هرگاه در ساحت حیات اجتماعی، به اهداف و آموزه‌های نورانی اسلام، همچون خدمت به مردم و مبارزه با استکبار نزدیکتر گشته‌ایم با نصرت‌های فزونتر خدای سبحان، موفقیتهای چشم‌گیرتری به دست آورده‌ایم و هرگاه از آنها دور گشته و بی‌توجه به مبانی معرفت‌شناختی و انسان‌شناختی به نسخه‌های غیربومی در آموزش، فرهنگ و اقتصاد دل‌بسته‌ایم یا برای گره‌گشایی مشکلات، به دستان بیگانگان چشم امید دوخته‌ایم، ناکامیهای ما بیشتر و نقایص ما گسترده‌تر گردیده است.
 
بر این پایه ما معتقدیم راهی که می‌تواند کشور سرافراز ایران را به پیشرفت بنیادین و راستین نزدیک کرده و معضلاتی مانند رکود، بیکاری و حاشیه نشینی را بهبود بخشد و از رشد نگران کننده برخی آسیبهای اجتماعی چون طلاق و اعتیاد بکاهد، حرکت به‌سوی تشکیل دولت اسلامی است. تشکیل دولت اسلامی، گام بسیار مهمّی است که به‌فرموده امام ‌ای، بدون آن نمی‌توان به تمدن باشکوه نوین اسلامی دست یافت و همچنین بی آن نمی‌توان امیدی به حلّ مشکلات  فرهنگی و اقتصادی کشور داشت؛ به‌ویژه در این دوران که دنیای کفر و ظلم برای حفظ سلطه مستبدانه خود بر محرومان عالم، حکومت نوپای اسلامی را مانعی مستحکم یافته و برای دگرگون ساختن آن از هیچ تلاشی فروگذار نکرده است.
 
با بررسی سوابق علمی و عملی کاندیداهای محترم دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، می‌توان به‌روشنی دریافت که جناب حجت الاسلام ابراهیم رئیسی شایسته‌ترین است. رویکرد و عملکرد جناب حجت الاسلام رئیسی ما را بر آن داشت که ایشان را برای ریاست جمهوری، فرد اصلح دانسته و ایشان را به مردم خردورز و شریف  ایران اسلامی بشناسانیم.
 
باور راسخ ایشان به کارآمدی الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت، اعتقاد راستین به راهکار اقتصاد مقاومتی و ضرورت گسترش عدالت اجتماعی، اولویت‌دهی به محرومیت‌زدایی در تهای اجرایی و توجه به ظرفیتها و استعداد داخلی کشور به‌همراه بهره‌گیری از تجربه دیگر کشورها، از جمله رویکردهای کلان یاد شده است، افزون بر این حجت الاسلام رئیسی که خود،  طعم تلخ فقر را چشیده، سالها در مقام مبارزه با فقر و تبعیض، بدترین تهمتها را برای رعایت اخلاق و حفظ وحدت جامعه تحمّل کرده و در دوره اخیر، توانمندی جهادی خویش را در عرصه فرهنگ و رسیدگی به امور اقتصادی مردم اثبات کرده است.
 
همچنین ایشان به‌واسطه مسئولیتهای پیشین، با ساختار اداری کشور و نهادهای اجرایی آشنا بوده و به نقاط فساد انگیز و ناکارآمد آنها آگاه است. در پایان با استمداد از خدای سبحان و با توسّل به صاحب قلبها حضرت حجةبن الحسن(عج) اعلام می‌داریم در روز انتخابات، همراه با ملّت قهرمان و بزرگ ایران، با حضور حداکثری و برگزیدن اصلح، بار دیگر برگ زرّینی را در تاریخ باشکوه ایران به یادگار خواهیم گذاشت، ان‌شاءالله.
 
جمعی از اساتید و پژوهشگران فلسفه، کلام و عرفان
 
1 - غلامرضا فیاضی؛ استاد عالی فلسفه اسلامی
 
2- حسن رمضانی؛ استاد عالی فلسفه و عرفان اسلامی
 
3- محمدباقر تحریری؛ استاد عالی فلسفه و عرفان اسلامی
 
4- سید یدالله یزدان‌پناه؛ استاد عالی فلسفه و عرفان اسلامی
 
5- حسین عشاقی؛ استاد عالی فلسفه و عرفان اسلامی
 
6- محمدرضا عابدینی؛ استاد عالی فلسفه و عرفان اسلامی
 
7- رضا برنجکار؛ استاد تمام فلسفه دانشگاه تهران
 
8- ابوالفضل ساجدی؛ استاد تمام مؤسسه امام خمینی(ره)
 
9- محمد حسین‌زاده یزدی؛ استاد تمام مؤسسه امام خمینی
 
10- علی امینی‌نژاد؛ استاد عالی فلسفه و عرفان
 
11- عسکر دیرباز؛ دانشیار و رئیس دانشگاه قم
 
12- محمدمهدی گرجیان؛ دانشیار دانشگاه باقرالعلوم
 
13- علیرضا قائمی‌نیا؛ دانشیار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
 
14- علی عباسی؛ دانشیار دانشگاه المصطفی(ص)؛ رئیس دانشکده حکمت
 
15- یارعلی کردفیروزجایی؛ دانشیار فلسفه
 
16- محمدجعفر هرندی؛ دانشیار فلسفه دین مؤسسه امام خمینی
 
17- حسین سوزنچی؛ دانشیار دانشگاه باقرالعلوم(ع)
 
- مجتبی مصباح؛  دانشیار مؤسسه امام خمینی
 
19- محمدجواد رودگر؛ دانشیار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
 
20 - علی مصباح؛ دانشیار مؤسسه امام خمینی
 
21 - محمدعلی اسدی‌نسب: دانشیار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
 
22- احمدحسین شریفی؛ دانشیار مؤسسه امام خمینی
 
23- محمد عرب‌صالحی؛ دانشیار فلسفه و کلام
 
24- سیدسجاد ایزدهی؛ دانشیار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
 
25 - عسکری سلیمانی امیری؛ دانشیار دانشگاه باقرالعلوم(ع)
 
26- رضا صادقی؛ دانشیار دانشگاه اصفهان
 
27 - محمود فتحعلی؛ دانشیار مؤسسه امام خمینی
 
28- محمد بیدهندی؛ دانشیار دانشگاه اصفهان
 
29- سیدباقر سیدی؛ دانشیار دانشگاه آزاد بناب
 
30- علیرضا کرمانی؛ دانشیار فلسفه
 
31 - مجید صادقی حسن‌آبادی؛ دانشیار دانشگاه اصفهان
 
32- علی‌محمد ساجدی؛ دانشیار دانشگاه شیراز
 
33- عبدالعلی شکر؛ دانشیار دانشگاه شیراز
 
34- سیدمحمود نبویان؛ دانشیار دانشگاه ادیان و مذاهب
 
35- عباس جوارشکیان؛ دانشیار دانشگاه فردوسی مشهد
 
36 - حمیدرضا سروریان؛ دانشیار دانشگاه حضرت معصومه(س)
 
37 - رمضان علی‌تبار؛ دانشیار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه
 
38- امیر خواص؛ دانشیار مؤسسه امام خمینی
 
39 - احمد ابوترابی؛ استادیار و رئیس دائرة المعارف علوم عقلی
 
40 - مجید دستیاری؛ استاد فلسفه و عرفان اسلامی.
 
41 - محمدعلی برکتین؛ استاد فلسفه و عرفان اسلامی
 
42 - اکبر میرسپاه؛ استادیار مؤسسه امام خمینی
 
43 - مصطفی عزیزی؛ استادیار دانشگاه المصطفی(ص)
 
44 - احسان ترکاشوند؛ استادیار دانشگاه ملایر
 
45 - جمال سروش؛ استادیار دانشگاه ملایر
 
46 - سیّداحمد غفاری قره‌باغ؛ استادیار مؤسسه حکمت و فلسفه ایران
 
47 - حسن پناهی‌آزاد؛ استادیار دانشگاه معارف اسلامی
 
48 - مهدی عبداللهی؛ استادیار مؤسسه حکمت و فلسفه ایران
 49- ابوالحسن غفاری؛ استادیار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
 
51 - محمدجواد فلاح؛ استادیار دانشگاه معارف اسلامی
 
52 - محمّدحسین شعبان‌زاده؛ استادیار دانشگاه علم و هنر یزد
 
53- محمّد سربخشی؛ استادیار مؤسسه امام خمینی
 
54 - هادی واسعی؛ استادیار دانشگاه آزاد قم
 
55 - اسماعیل علیخانی؛ استادیار مؤسسه حکمت و فلسفه ایران
 
56- رحیم شاهدی؛ استادیار دانشگاه صنعتی سهند تبریز
 
57 - محمد فلاح؛ مدرس و پژوهشگر فلسفه و کلام، رئیس مؤسسه فتوت
 
58 - علی فضلی؛ استادیار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
 
59 - حسن غفاری‌فر؛ استادیار دانشگاه باقرالعلوم(ع)
 
 60- سعید علیزاده؛ استادیار الهیات دانشگاه تبریز
 
61- معصومه شریفی؛ استادیار دانشگاه فرهنگیان
 
62 - رضا میرزائی؛ استادیار دانشگاه آزاد ارومیه
 
63 - فاطمه‌سادات هاشمیان؛ مدرس و پژوهشگر فلسفه
 
64 - عباس عارفی؛ استادیار مؤسسه امام خمینی
 
65 - اکبر ساجدی؛ استادیار دانشگاه تبریز
 
66 - نرجس رودگر؛ استادیار دانشگاه المصطفی(ص)
 
67 - محمد حسین‌زاده؛ استادیار مؤسسه حکمت و فلسفه ایران
 
68 - علی کریمیان؛ استادیار دانشگاه گیلان
 
69 - مسعود معینی‌پور؛ استادیار دانشگاه باقرالعلوم(ع)
 
70 - جواد پورروستایی؛ استادیار دانشگاه یزد
 
71 - محمد کاوه؛ استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب
 
72 - محسن رفیعی؛ استادیار دانشگاه فرهنگیان
 
73 - علی رمضانی، استادیار دانشگاه فرهنگیان
 
74 - صفدر الهی راد؛ استادیار مؤسسه امام خمینی
 
75 - حسین رمضانی؛ استادیار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
 
76 - مریم اسماعیلی؛ مدرس و پژوهشگر فلسفه
 
77 - اسدالله کرد فیروزجائی؛ استادیار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
 
78 - عبدالله محمدی؛ استادیار مؤسسه حکمت و فلسفه ایران
 
79 - حسن اسلامپور کریمی؛ استادیار دانشگاه امام حسین(ع)
 
80 - معصومه‌سادات طباطبایی؛ مدرس و پژوهشگر فلسفه
 
81 - سیده‌عالیه آذرطوس؛ عضو هیئت علمی دانشگاه قم
 
82 - جواد نعمتی؛ استادیار دانشگاه تبریز
 
83 - احمد خانبیگی؛ استادیار دانشگاه اهرا(ع)
 
84 - ابوالقاسم رحیم بالوئی؛ استادیار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
 
85 - قاسم ترخان؛ استادیار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
 
86 - مرتضی رضائی؛ استادیار مؤسسه امام خمینی
 
87 - علی شمس؛ استادیار دانشگاه اراک
 
88 - حسن اسماعیل یازی؛ استادیار دانشگاه المصطفی(ص)
 
89 - معصومه اسماعیلی؛ استادیار دانشکده هدی
 
90 - مسعود اسماعیلی؛ استادیار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
 
91 - حسین  مظفری؛ استادیار مؤسسه امام خمینی
 
92 - مهناز کهندانی تفرشی؛ مدرس و پژوهشگر فلسفه تطبیقی
 
93 - مصطفی فقیه اسفندیاری؛ استادیار دانشگاه علوم اسلامی رضوی
 
94 - نجمه غفاری؛ مدرس و پژوهشگر فلسفه
 
95 - مهدی خانبیگی؛ استادیار مؤسسه امام خمینی
 
96- احمد فربهی؛ مدرس و پژوهشگر فلسفه و منطق
 
97 - علیرضا فارسی‌نژاد؛ استادیار دانشگاه شیراز
 
98- محمّد باقر ملکیان؛ عضو هیئت علمی مؤسسه امام خمینی
 
99 - داوود حیدری؛ استادیار دانشگاه علوم اسلامی رضوی
100 - زهرا شریف؛ استادیار و مدیر گروه فلسفه دانشکده هدی
 
101 - رامین گلمکانی؛ استادیار دانشگاه علوم اسلامی رضوی
 
102 - رحمت‌الله کریم‌زاده؛ استادیار دانشگاه علوم اسلامی رضوی
 
103 - دکتر محمدصادق علیپور؛ مدرس و معاون پژوهشی مرکز تخصصی فلسفه
 
104 - حسین نقوی؛ استادیار مؤسسه امام خمینی
 
105 - احمد محمدی احمدآبادی؛ استادیار فلسفه
 
106 - غلامرضا بنان؛ پژوهشگر فلسفه دانشگاه شیراز
 
107 - منصوره برادران؛ مدرس و پژوهشگر فلسفه اسلامی
 
108 - حسین باغگلی؛ استادیار دانشگاه فردوسی مشهد
 
109 - محمدباقر پورامینی؛ عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
 
110 - دکتر عزیز نجف‌پور؛ مدرس و پژوهشگر فلسفه علوم اجتماعی و فضای مجازی
 
111- دکتر مجید ابوالقاسم‌زاده، مدیر گروه فلسفه جامعة اهرا(ع)
 
112- دکتر محمدامین عابدی‌نژاد، مدرس و پژوهشگر فلسفه
 
113 - دکتر روح‌الله سوری؛ مدرس دانشگاه المصطفی(ص) و پژوهشگر
 
114 - مصطفی احدی‌نسب؛ مدرس و پژوهشگر فلسفه
 
115 - لیلا دباغی؛ پژوهشگر فلسفه
 
116 - تقی خاکی؛ پژوهشگر فلسفه
 
117 - محمد غفوری‌نژاد؛ استادیار دانشگاه ادیان و مذاهب اسلامی
 
1 - سیداحمد هاشمی؛ محقّق و مدرّس فلسفه
 
119 - جواد فرجی؛ مدیر حوزه دانشجویی دانشگاه علم و صنعت تهران
 
120- محمد نجفی؛ پژوهشگر فلسفه دائرة المعارف علوم عقلی
 
121 - امین ذوالفقاری؛ مدرس فلسفه حوزه علمیه اهواز
 
122- حمید اقبالی‌فر؛ مدرس دانشگاه المصطفی(ص)
 
123 - دکتر عباسعلی امیری؛ مدرس و پژوهشگر فلسفه غرب
 
124 - دکتر محمد کاشی‌زاده؛ عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
 125 - سیدمحمد مهدوی‌نیا؛ مدرس دانشگاه المصطفی(ص)
 
126 - دکتر مهدی حاجیان؛ مدرس و پژوهشگر فلسفه
 
127 - دکتر سیدجعفر یوسفی؛ مدرس و پژوهشگر فلسفه
 
128 - دکتر مهدی فیاضی؛ مدرس فلسفه در جامعة اهرا(ع)
 
129 - محمد شیروانی، مدرس فلسفه
 
130 - سیدرضا یوسفی؛ عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور پاکدشت
 
131 - دکتر مهدی عاشوری؛ مدرس دانشگاه شهید بهشتی تهران
 
132 - محمدهادی هدایت؛ مدرس و پژوهشگر فلسفه
 
133 - محمدرضا پاکباز؛ مدرس فلسفه اهواز
 
134 - سمیر دوردی؛ مدرس فلسفه اهواز
 
135 - رضا خانجانی؛ مدرس و پژوهشگر فلسفه
 
136 - دکتر عبدالرضا حسناتی؛ مدرس و پژوهشگر فلسفه
 
137 - علی رضاییان؛ مدرس و پژوهشگر فلسفه ی
 
138 - علیرضا موفق؛ عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور آران و بیدگل
 
139 - محمدهادی جوادی گیلانی؛ مدرس فلسفه در جامعة اهرا(ع)
 
140 - حسین ‌نژاد؛ عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
 
141 - مصطفی خلیلی؛ مدرس و پژوهشگر فلسفه
 
142 - علی عطایی‌نسب؛ مدرس و پژوهشگر فلسفه اهواز
 
143 - دکتر اکبر پیروی سنگری؛ مدرس فلسفه جامعة اهرا(ع)
 
144 - دکتر حسام‌الدین شریفی؛ مدرس و پژوهشگر فلسفه
 
145 - ابوالحسن حسنی؛ عضو هیئت علمی مؤسسه مذاهب اسلامی سنندج
 
146 - حمیدرضا شیرملکی؛ مدیر گروه علوم عقلی مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی نور
 
147 - محمدجواد نورمحمدی، مدرس و پژوهشگر فلسفه
 
148 - دکتر محسن کربلایی‌نظر؛ پژوهشگر عرفان
 
149 - عظیم حمیدی؛ مدرس فلسفه اهواز
 
150 - زهیر بلندقامت‌پور؛ مدرس و پژوهشگر فلسفه
 
151 - رضا آذریان؛ مدرس دانشگاه المصطفی(ص)
 
152 - محمد مهدیان؛ مدرس فلسفه اهواز
 
153 - علیرضا امامی میبدی؛ مدرس و پژوهشگر فلسفه
 
154 - دکتر عبدالله فتحی؛ مدرس دانشگاه المصطفی(ص)
 
155 - مهدی توسلی؛ مدرس و پژوهشگر فلسفه
 
156 - محمدعلی لیالی؛ عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی
 
157 - سعید ارجمندفر؛ عضو هیئت علمی دانشگاه المصطفی(ص)
 
158 - محمدحسین نجفی کانی؛ مدرس و پژوهشگر کلام
 
159 - امیر یزدان‌پرست؛ مدرس فلسفه اهواز
 
160 - مهدی موحد؛ مدرس و پژوهشگر فلسفه
 
161 - سیدمحمدحسین سعیدی حسینی؛ مدرس و پژوهشگر فلسفه
 
162 - محمدمهدی نبی‌زاده؛ مدرس و پژوهشگر فلسفه
 
163 - حسین ایزدی؛ مدرس و پژوهشگر فلسفه
 
164 - سیدناصر هاشمی فخر؛ مدرس فلسفه اهواز
 
 165 - دکتر حسین علی‌محمدی؛ مدرس و پژوهشگر فلسفه
 
166 - مختار علی رضایی؛ مدرس و پژوهشگر فلسفه
 
167 - حسین رشیدزاده؛ مدرس و پژوهشگر فلسفه
 
168 - رضا محمد علیزاده؛ مدرس و پژوهشگر فلسفه
 
169 - علی رحیمی؛ مدرس فلسفه شیراز
 
170 - الیاس عارفی؛ مدرس و پژوهشگر فلسفه
 
171 - رضا ملایی؛ مدرس و پژوهشگر فلسفه
 
172 - دکتر آرش رجبی؛ مدرس و پژوهشگر فلسفه
 
173 - احمد کردی؛ مدیر حوزه شهید صدوقی قم
 
174 - سیدمصطفی حسینی‌نسب؛ مدرس فلسفه مؤسسه امام خمینی
175 - دکتر محمدحسن عالم؛ مدرس دانشگاه کاشان
 
176 - محمدعلی نیازی؛ مدرس دانشگاه المصطفی(ص)
 
177 - مجتبی قربانی؛ مدرس و پژوهشگر فلسفه
 
178 - محمد ایزدی‌تبار؛ مدرس و پژوهشگر فلسفه دائرة المعارف علوم عقلی
 
179 - دکتر مهدی برهان مهریزی؛ مدرس فلسفه مؤسسه امام خمینی
 
0 - مسلم نجفی؛ مدرس فلسفه دانشگاه فردوسی مشهد
 
1 - روح‌الله حریزاوی؛ مدرس مرکز تخصصی کلام، مدیر حوزه‌های دانشجویی کشور
 
2 - مرتضی حسین‌زاده؛ مدرس فلسفه
 
3 - علیرضا قربانی؛ مدرس فلسفه اهواز
 
4 - سید حجت‌الله فقیهی؛ مدرس فلسفه قم
 
5.  محمدحسین نجفی کانی؛ مدرس و پژوهشگر کلام
 
6.  امیر یزدانپرست؛ مدرس فلسفه اهواز
7.  مهدی موحد؛ مدرس و پژوهشگر فلسفه
8.  سیدمحمدحسین سعیدیحسینی؛ مدرس و پژوهشگر فلسفه
9.  محمدمهدی نبیزاده؛ مدرس و پژوهشگر فلسفه
190.  حسین ایزدی؛ مدرس و پژوهشگر فلسفه
191.  سیدناصر هاشمیفخر؛ مدرس فلسفه اهواز
192.  دکتر حسین علیمحمدی؛ مدرس و پژوهشگر فلسفه
193.  مختار علی رضایی؛ مدرس و پژوهشگر فلسفه
194.  حسین رشیدزاده؛ مدرس و پژوهشگر فلسفه
195.  رضا محمد علیزاده؛ مدرس و پژوهشگر فلسفه
196.  علی رحیمی؛ مدرس فلسفه شیراز
197.  الیاس عارفی؛ مدرس و پژوهشگر فلسفه
198.  رضا ملایی؛ مدرس و پژوهشگر فلسفه
199.   مرضیه سادات رضائی؛ مدرس کلام و پژوهشگر فلسفه و عرفان
200.  سیدمحسن طباطبایی؛ استاد کلام حوزه و دانشگاه سبزوار
201.  دکتر آرش رجبی؛ مدرس و پژوهشگر فلسفه
202.  احمد کردی؛ مدیر حوزه شهید صدوقی قم
203.  دکتر علی اکبر محمودی مهر؛ استادیار دانشگاه جامع گلستان
204.  دکتر مصطفی داداش زاده؛ مدرس فلسفه بابل
205.  سیدمصطفی حسینینسب؛ مدرس فلسفه موسسه امام خمینی
206.   رمضان پابرجای؛ محقق و پژوهشگر عرفان
207.  دکتر محمدحسن عالم؛ مدرس دانشگاه کاشان
208.  محمدعلی نیازی؛ مدرس دانشگاه المصطفی
209.  مجتبی قربانی؛مدرس و پژوهشگر فلسفه
210.  محمد ایزدی تبار؛مدرس و پژوهشگر فلسفه دائره المعارف علوم عقلی
211.  دکتر مهدی برهانمهریزی؛مدرس فلسفه موسسه امام خمینی
212.  مسلم نجفی؛ مدرس فلسفه دانشگاه فردوسی مشهد
213.  روح الله حریزاوی؛مدرس مرکز تخصصی کلام، مدیر حوزههای دانشجویی کشور
214.  مرتضی حسینزاده؛ مدرس فلسفه
215.  علیرضا قربانی؛ مدرس فلسفه اهواز
216.  سید حجتالله فقیهی؛ مدرس فلسفه قم
217.  دکتر یحیی نورمحمدی؛ مدرس فلسفه در جامعة اهرا
2.  دکتر زهیر انصاریان؛ مدرس و پژوهشگر دانشگاه امام صادق
219.   مهدی منزّه؛ عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی نقده
220.  دکتر  محمد غفوری‌نژاد؛ عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان
221.  علی ایزدی؛ مدرس فلسفه در موسسه مهدویت
222.   حسین رفیعی؛ محقّق و مدرس فلسفه قم
223.   محمد خواجوی؛ محقّق و مدرس فلسفه قم
224.   ابوالفضل نظری؛ محقّق و مدرس فلسفه قم
225.   احسان مرادی؛ محقّق و مدرس فلسفه قم
226.  زینب دهقانی، پژوهشگر مرکز پژوهشی موسسه امام رضا ع
227.  دکتر حسین آقایی؛ مدرس فلسفه در حوزه
228.  راضیه سعادت، استاد فلسفه حوزه علمیّه داراب
229.   محمدتقی شفیعی؛ مدرس حوزه و دانشگاه
230.   مهدی عباس‌زاده؛ استادیار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
231.  مرتضی خوش‌صحبت؛ مدرس و پژوهشگر موسسه امام خمینی
232.   زینب قربانی، مدرّس علوم عقلی بندر لنگه، بندرعباس
233.  سیدحبیب دشتی؛ مدرس و پژوهشگر حوزه و دانشگاه
234.  زهرا بیگلری؛ پژوهشگر کلام
235.  مهدی شاهیزاده علیاری؛ محقّق و پژوهشگر و مدرّس علوم عقلی در ارومیّه
236.   محمّد رضا شهریاری؛ مدرّس فلسفه و عرفان در تهران
237.  فاطمه زارع بیدکی؛ مدرس جامعة اهرا
238.  حسنعلی نوروزی محقق و پژوهشگر در عرصه کلام؛ استادیار دانشگاه علوم و معارف
239.  مهدی طاهری؛ استادیار فلسفه ی اسلامی
240.  رقیه پورمهدی؛ محقق و پژوهشگر فلسفه
241.  مرضیه محصولی؛ محقق و پژوهشگر عرفان
242.  آسیه کشتکار؛ محقق و پژوهشگر فلسفه
243.  زهرا سادات غفاری قره باغ؛ پژوهشگر و مدرس جامعه اهرا س و دانشگاه المصطفی ص
244.  فاطمه جهانی؛ محقق و مدرس جامعه اهرا س
245.  زکیه سادات غفاری قره باغ؛ محقق و مدرس جامعه اهرا س
246.  عبدالله عیسی لو؛ محقق و پژوهشگر کلام
247.  زهرا میرامام؛ پژوهشگر و مدرس جامعه اهرا س
248.   اعظم جوانمردی؛ محقق و مدرس جامعه اهرا س
249.   معصومه شاهرخی. محقق و مدرس پیام نور
250.   ناهید خسرویان؛ محقق و مدرس پیام نور
251.   حسن اورعی؛ محقّق و پژوهشگر علوم عقلی و مدرّس دانشگاه امام صادق ع
252.   غلامرضا یوسف زاده؛ عضو هیئت علمی دانشگاه صدا و سیما
253.   معصومه ؛ پژوهشگر و مدرس کلام و فلسفه جامعه اهرا س
254.  معصومه مروی، مدرس کلام جامعه اهرا س
255.   اعظم بهلول زاده محقق و پژوهشگر و مدرّس جامعه اهرا س
256.   رقیّه ربیعی؛ محقق و پژوهشگر و مدرّس جامعه اهرا س
257.   زهره تقوی ؛ محقق و پژوهشگر و مدرّس جامعه اهرا س
258.   فاطمه حامدی؛ محقق و پژوهشگر و مدرّس جامعه اهرا س
259.   مهین وزیری؛ محقق و پژوهشگر و مدرّس جامعه اهرا س
260.   معصومه بهرامی؛ محقق و پژوهشگر و مدرّس جامعه اهرا س
261.   خدیجه فیروزی؛ محقق و پژوهشگر و مدرّس جامعه اهرا س
262.   فاطمه قنبری؛ محقق و پژوهشگر و مدرّس جامعه اهرا س
263.   ثریا نوروزی؛ محقق و پژوهشگر و مدرّس جامعه اهرا س
264.   مریم میرزا کریمی؛ محقق و پژوهشگر فلسفه در موسسه آموزشی امام رضا ع
 
265.   فریده السادات نیا؛ محقق و پژوهشگر فلسفه در موسسه آموزشی امام رضا ع
266.   محمدمهدی حکمت‌مهر. مدرس دانشگاه شاهد و پژوهشگر حکمت هنر اسلامی
267.   مریم رستمی، مدرس جامعه اهرا، پژوهشگر علوم عقلی.
268.   علی شفابخش؛ پژوهشگر و مدرس فلسفه و عرفان
269.   فاطمه محمودی؛ محقّق و پژوهشگر فلسفه اخلاق و مدرّس دانشگاه المصطفی ص
270.   جعفر بحرینی؛ محقق و پژوهشگر فلسفه تطبیقی
271.   دکتر  علی امین؛ محقق و پژوهشگر فلسفه اخلاق
272.   حسن ی قرقی. محقّق و پژوهشگر فلسفه
273.   مجتبی جولائی فر؛ محقق و پژوهشگر در عرصه فلسفه و عرفان
274.   قاسم بابائی؛ محقق و مدرس فلسفه
275.  عادل پیله وریان؛ محقّق و پژوهشگر عرفان
276.   سیبد محمد ؛ محقّق و پژوهشگر عرفان
277.   محمّد رشید زاده؛ محقق و پژوهشگر عرفان
278.   دکتر مهدی شکری پژوهشگر معرفت شناسی دینی و فلسفه اخلاق
279.   منیره‌سادات حسینی‌پناه؛ مدرس فلسفه جامعة اهرا
280.   سید احمد بابایی؛ پژوهشگر و مدرس فلسفه
281.   فاطمه آذربویه؛ مدرس جامعه اهرا
282.   مرتضی فیاض. مدرس فلسفه در حوزه قم
283.   دکتر رضا حبیبی؛ محقق و مدرس دانشگاه معارف اسلامی
284.   دکتر معصومه سادات سالک؛ پژوهشگر و محقّق علوم عقلی
285.   جلیل محمدی خانقاه؛ محقّق و پژوهشگر فلسفه و کلام
286.   سیدهادی ساجدی؛ محقّق و مدرس علوم عقلی در حوزه و دانشگاه
287.   مهرچهره دهقانی؛ مدرس حوزه و دانشگاه
288.   الهام سلیمانی؛ مدرس دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه

 نقل از رجاء نیوز



شهر هزارموشک» به روایت شاعر دزفولی/ ترفند مردم برای گیرانداختن دشمن در شهر

عبدالرحیم سعیدی‌راد، شاعر پیشکسوت دزفولی در خلال یاددداشتی که بر کتاب دزفول در مجموعه جنگ شهرها» نوشته، از ترفند مردم این شهر برای گیرانداختن دشمن در جنگ شهری سخن گفته است.

شهر هزارموشک» به روایت شاعر دزفولی/ ترفند مردم برای گیرانداختن دشمن در شهر

خبرگزاری فارس ـ پیغام فتح؛ ویژه‌نامه چهلمین سالگرد آغاز دفاع مقدس: عبدالرحیم سعیدی‌راد، شاعر دزفولی دفاع مقدس یادداشتی بر کتاب: دزفول (گزارشی از شهر مقاوم دزفول در جنگ شهرها ۱۳۵۹ـ ۱۳۶۷) به کوشش عبدالرضا سالمی‌نژاد نوشته و آن را در اختیار خبرگزاری فارس قرار داده است.

او نه تنها این اثر را نقد کرده که خلأهای کتاب را هم یادآور شده است. متن یادداشت این شاعر پیشکسوت را بر کتاب و همچنین روایت او از شهر هزار موشک یا بلدالصواریخ» را بخوانید:

حرف نخست

دزفول در تب جنگ تحمیلی در ۲۷۰۰ روز مقاومت ۲۶۰۰ شهید تقدیم اسلام و نظام جمهوری اسلامی کرده است و خساراتی از جمله تخریب ۱۹۰۰۰ واحد مسی و واحد تجاری و آموزشی و صنعتی را متحمل شد. در ضمن همین مقاومت‌ها در سال ۶۲ امام خمینی (ره) در پیامی به مردم دزفول فرمودند: شما دزفولی‌ها امتحان دادید و از این امتحان خوب بیرون آمدید، شما دین خود را به اسلام ادا کردید.»

شاید بتوان گفت، هیچ یک از شهرهای دنیا به اندازه دزفول معنای جنگ را درک و هیچ یک این تعداد موشک را تجربه نکرده باشد. شاید به همین دلیل به این شهر لقب بلدالصواریخ یا شهر هزارموشک داده‌اند و در زمان جنگ (سال ۱۳۶۶) به عنوان شهر نمونه جمهوری اسلامی ایران انتخاب شد؛ شهری که سمبل استقامت ایرانیان است.

شهر دزفول در هشت سال جنگ تحمیلی مورد اصابت ۱۷۶ موشک دوربرد فراگ و اسکاد بی» قرار گرفت. هواپیماهای دشمن ۴۸۹ بمب و راکت بر سر مردم بی‌دفاع شهر دزفول فرو ریختند و پنج هزار و ۸۲۱ گلوله توپ به نقاط مختلف این شهر اصابت کرد. در این هشت سال ۱۹ هزار و ۵۰۰ واحد مسی، تجاری، آموزشی و مذهبی بین ۲۰ تا ۱۰۰ درصد در دزفول خسارت دید. مردم دزفول در هشت سال جنگ نابرابر ۲ هزار و ۶۰۰ شهید، ۴۰۰ جانباز، ۴۵۲ آزاده و۱۴۷ جاویدالاثر تقدیم کردند.

به پاس ایستادگی مردم دزفول در هشت سال جنگ تحمیلی، این شهر به عنوان پایتخت مقاومت ایران اسلامی نامگذاری شد. چهارم خرداد در تقویم رسمی کشور روز مقاومت و پایداری روز دزفول نامگذاری شده است.

در هر صورت در کتاب دزفول، این شهر به زیبایی هرچه تمام معرفی شده است و این اثر می‌تواند برای تمام فیمسازان و مستندسازان و تاریخ نگاران و. یک کتاب مرجع باشد.

کتاب دزفول، گزارشی از شهر مقاوم دزفول در جنگ شهرها ۱۳۵۹ـ ۱۳۶۷ به کوشش عبدالرضا سالمی‌نژاد گردآوری و تدوین شده است. این کتاب ۴۶۴ صفحه‌ای یک پیشگفتار و یک مقدمه دارد و شامل چهار فصل و یک آلبوم تصویر است.

فصل اول، دزفول در آیینه تاریخ نام دارد و موقعیت جغرافیایی،ی، اجتماعی و اقتصادی دزفول و همچنین پیشینه تاریخی و تحولات ی اجتماعی در جریان انقلاب و مبازرات مردم این شهر پرداخته است.

فصل دوم، مبانی نظری و تاریخچه جنگ شهرها نام دارد و به اهداف کلی و مراحل جنگ شهرها در ایران و عراق پرداخته است.

فصل سوم این کتاب، جنگ شهرها در دزفول نام دارد و به شرح اتفاقات از ۳۱ شهریور ۵۹ تا پایان جنگ شهرها در مقاطع مختلف از زبان شاهدان عینی پرداخته است. و در نهایت به نمونه شدن دزفول به عنوان شهر مقاومت و پایداری پرداخته است.

فصل چهارم، مولفه‌های مقاومت مردم دزفول نام دارد و به علل و دلایل این موضوع پرداخته است که چرا مردم دزفول نمونه شده‌اند؛ به مواردی از جمله: اندیشه‌های دینی، حضور آیت‌الله قاضی، حضور جوانان این شهردر میدان‌های رزم، جریان مداوم باسازی، پایگاه‌های مساجد و بسیج و

نکاتی پیرامون کتاب دزفول

جنگ شهرها بحث مهم و مورد غفلت قرار گرفته‌ای است که در ادبیات ما جایش خالی است و به ندرت به آن پرداخته شده است. این مهم در مورد همه شهرهایی که مورد حملات هوایی و دیگر سلاح‌های جنگی قرار گرفته اند و شهرهای مرزی که به طور مستقیم با جنگ درگیر بوده‌اند مثل خرمشهر و آبادان و سوسنگرد و بستان و مهران و سومار و . باید پرداخته شوند و ناگفته‌های جنگ تحمیلی از زبان آنان به رشته تحریر درآید. در مورد حوادث جنگ شهرها داستان و رمان‌ها و کتاب‌های شعر زیادی می‌توان نوشت و سرود و اگر هنوز کوتاهی شود به ادبیات این مرز و بوم خسارت وارد می‌شود.
از محاسن کتاب این است که به همت و تلاش کسی نوشته شده است که در طول هشت سال جنگ تحمیلی جزو رزمندگان دزفولی و ساکن دزفول بوده و در میان نویسنده‌های دفاع مقدس. جالب‌تر اینکه در سال‌های اولیه جنگ تحمیلی به همراه شهید فرهی جمله وارثین را که اولین نشریه برای نوجوانان دزفول بود، منتشر می‌کردند.
سبک نوشتاری کتاب طوری است که سبک تحقیق‌های دانشگاهی است و تمام نوشتار آن منبع دارد. بنابراین یک کتاب قابل اتکاست و می‌تواند مرجع دانشگاهیان و مقالات و پژوهش‌هایی در زمینه دزفول در جنگ تحمیلی باشد.
در خصوص مقاومت مردم و سنگربندی در خیابان‌ها و پشت بام‌ها در روزهای آغازین جنگ کمتر توضیح داده شده و من به عنوان یک دزفولی در خاطر دارم که یک روز گفته شد ممکن است امشب نیروهای عراقی وارد دزفول شوند. ما به پشت بام‌هایی که به خیابان اصلی تسلط داشت، رفتیم و تعداد زیادی کوکتل مولوتف گذاشتیم و همچنین سر چهارراه محله سرعتگیر درست کردیم تا به محض ترمز کردن جلوی سرعتگیر از روی پشت بام به آنها حمله کنیم. البته نیروهای عراقی هیچ وقت وارد شهر نشدند، ولی آنقدر جلو آمدند که فکر کردند برایشان تله گذاشته‌ایم. برای همین بدون درگیری خودشان به پشت پل کرخه برگشتند و پل را هم منفجر کردند.
جا داشت به این نکات هم اشاره می‌شد:

مردم در ابتدای جنگ به جای رفتن به پناهگاه به پشت بام‌ها می‌رفتند تا از روی خاکی که بلند شده، ببینند کدام نقطه شهر مورد هدف قرار گرفته است.

حوالی سال ۶۶ بود که ساخت پناهگاه‌های موقت هلالی شکل بتنی در دزفول باب شد و در مدارس و برخی جاهای عمومی نصب می‌شد.

گفته می‌شد یکی از موشک‌ها وارد یکی از شوادان‌ها شده بود و همه کسانی که در شوادان بودند به شهادت رسیدند و اثری از آنها باقی نمانده بود.

گفته می‌شد خانواده‌ای در شبی که عراق تهدید به موشکباران کرده بود، همه اعضای آن، دست و پای خود را حنا می‌بندند تا اگر مورد هدف موشک قرار گرفتند از روی آن شناسایی شوند که از یک خانواده‌اند، اما این اتفاق برایشان نمی‌افتد و هنوز هر سال در آن تاریخ همه خانواده به یاد آن شب به دست و پایشان حنا می‌بندند.

جا داشت از برخی از مردم خاص مثل محمدعلی سرشیری که در اولین لحظه‌های اصابت موشک برای نجات مردم زیر آوار ماند، یادی می‌شد و نامی برده می‌شد.

در آلبوم عکس انتهای کتاب جای تعدادی عکس که سند جنگ شهرها محسوب می‌شوند، خالی است:

عکس‌های شخصیت‌های کشوری که در متن کتاب از آنها نام برده شده است.
تصویر لوح وزارت کشور که دزفول را به عنوان شهر نمونه اعلام کردند.
تصویر قبور دست و پای شهدایی که معلوم نشده بود از چه کسی هستند
تصویر نقشه محل اصابت موشک‌ها
تصویر مادرانی که در حال پشتیبانی جنگ هستند
تصویر شوادان‌هایی که پناهگاه مردم بودند.
تصاویری از شهیدآباد و بهشت علی
تصاویری از تنها بیمارستان شهر (بیمارستان افشار)
تصویری از راکت‌هایی که عمل نکردند
جا داشت در زیر تمام عکس‌ها توضیحاتی نوشته می‌شد

برخی شماره صفحات فهرست ابتدایی کتاب، با صفحات داخل کتاب مطابقت ندارد مثل:

حادثه اصابت گلوله توپ به مینی بوس در ۱۸ آذر ۱۳۶۰ ص ۱۹۱
تامین و تجهیز بیمارستان افشار ص ۲۳۵
عکس العمل مردم و اقدامات مسئولین ص ۲۸۰
انتخاب دزفول له عنوان شهر نمونه ص ۲۸۱

در انتهای کتاب لیست منابع کتاب‌های استفاده شده را ندارد و فقط به پاورقی اکتفا شده است.

داشتن لیست اسامی که در کتاب از آنها نام برده شده. برای این گونه کتاب‌ها ضروری hست. درج لیست مکان‌ها در انتهای کتاب از ضروریات دیگر است.

در این زمانه نوشتن از جنگ تحمیلی کار سختی است. هم به لحاظ اینکه اینگونه نوشتار مخاطب خاص خود را دارند و دغدغه همه اقشار نیست و هم به لحاظ در دسترس نبودن منابع.

به هر حال با فاصله گرفتن از دوران دفاع مقدس بسیاری از آثار بجا مانده از بین رفته‌اند و بسیاری از افرادی که خاطراتی از آن دوران داشته‌اند، دار فانی را وداع گفته‌اند. برای تمام کسانی که برای زنده نگه داشتن ادبیات دفاع مقدس و یاد و خاطرات شهدا قلم می‌زنند، آرزوی توفیق روزافزون دارم.


آخرین جستجو ها

Michael's receptions گروه مدیریت خانواده کاردانش یزد slatheraldia فردایی روشن se مرکز آموزشی و توانبخشی سامان فروشگاه محصولات فرهنگی در زمینه های کشاورزی و منابع طبیعی حسین گاراژیان پماد عسل کیمیا طلای دیجیتال